چرا برای ورود «بازرگام» به بورس تعجیل می‌شود؟

بورس
بهابین

علی رمضانیان / در ماه‌های اخیر که کشور وضعیت اقتصادی بدی را پشت سر می‌گذارد، دولت تصمیم گرفت برای تأمین مایحتاج مردم و تنظیم بازار کالای اساسی در کشور،‌ اقدامات خاصی انجام دهد. برای این کار از یک سامانه اینترنتی بهره برد که متعلق به شرکت تعاونی پیشگامان یزد بود و با وجود نداشتن امکان مالی مناسب، تجهیزات و تجربه کافی این شرکت، دولت تمام ظرفیت‌های تنظیم بازار را به این شرکت سپرده است. این شرکت هم برای کسب اعتبار و شهرت لازم و تأمین مالی مورد نیاز در تلاش است تا سریع در بورس عرضه شود.

به گزارش «راه پرداخت»، این سامانه با کمی و کاستی‌هایی که داشت در سال گذشته یک هزار و 113 میلیارد ریال کالا از این طریق به مردم تحویل داد که کالاهای تحویلی و مبلغ آن به شرح زیر است.

در حالی موضوع توزیع کالای اساسی و تنظیم بازار به یک شرکت خصوصی واگذار شد که این شرکت در بهمن‌ماه سال 1396 با عنوان «استارتاپ بازرگام»، فعالیت خود را در حوزه توزیع آنلاین میوه، تخم‌مرغ، مرغ منجمد و دیگر اقلام ضروری و غیرضروری در تهران شروع کرد و در ادامه در سایر استان‌ها و شهر‌ها نیز توسعه داد. این استارتاپ، بعد از سه سال تغییر اساسنامه داد.

در واقع اساسنامه شرکت پست پیشگام بادپا در 29 بهمن 1399 به منظور ارائه تمامی خدمات پستی در جنبه‌های فیزیکی، الکترونیکی، مالی و لجستیک با استفاده از فناوری‌های نوین اطلاعات مانند ارائه خدمات پست لجستیک و انجام عملیات و فرایند چهارگانه قبول، جمع‌آوری، رهسپاری و توزیع کالا تصویب شد. در حال حاضر این شرکت دارای 500 میلیارد تومان دارایی و 300 میلیارد تومان سرمایه است. جمع بدهی و حقوق مالکانه شرکت 482 میلیارد تومان است. شرکت 114 نفر نیرو دارد که همگی تازه‌کار بوده و در سال 1400 به این شرکت اضافه شده‌اند.

فارغ از مسائل اقتصادی شرکت «بازرگام» که قبلاً در راه پرداخت به آن پرداخته‌ شده، مسئله، ثبت این شرکت در بازار  سهام و عرضه آن است. شرکتی که هنوز دو سال از عمر و تأسیس آن نگذشته بود در بازار نارنجی فرابورس تحت عنوان شرکت تعاونی پست پیشگامان بادپا (سهامی عام) به‌ عنوان دویست‌ و هفتاد و سومین نماد معاملاتی در مهر امسال درج شد. نماد این شرکت «بازرگام» بود و در گروه اطلاعات و ارتباطات درج شد. سامانه «بازرگام» در چندین شهر ازجمله تهران، یزد، اصفهان، کرمان، کرج، مشهد، رشت و شیراز راه‌اندازی شده و مردم می‌توانند به صورت اینترنتی، کالاهای اساسی خود را به قیمت تنظیم بازار، آنلاین سفارش بدهند و در خانه تحویل بگیرند. هرچند در برخی شهرها مانند اصفهان، فعالیت این شرکت متوقف‌ شده؛ منتها این اتفاق در حالی افتاده که شرکت‌های بزرگ دیگری در صف درج و پذیرش و عرضه قرار دارند، ولی هنوز برای آنها اتفاقی نیفتاده است.

این شرکت ابتدا سهامش را بین سهامداران شرکت تعاونی پست پیشگامان عرضه کرد، ولی به تازگی در بازار پایه فرابورس درج شده و مجوز درج نماد هم صادر شده و در مرحله نهایی عرضه سهام شرکت در فرابورس است.

سؤال اساسی اینجاست چرا شرکتی که هنوز دو سال از عمر آن نگذشته، با این تعجیل اصرار در ورود به بورس دارد؟! البته حق هر شرکتی است که در این بازار حضور داشته باشد، ولی تعجیل برای این حضور، سؤال‌برانگیز است.

دو مسئله در این‌ بین مطرح است: به نظر می‌رسد این شرکت دنبال کسب اعتبار و شهرت است تا بتواند مدیران دولتی را متقاعد کند که دارای وضعیت مناسبی است. نکته دوم این‌که شرکت دارای شرایط مالی مناسبی نیست و شرکت مادر نیز مایل نیست سرمایه‌گذاری لازم را در این حوزه انجام دهد و می‌خواهد از طریق بازار سهام تأمین مالی کند.

نکته مهم‌تر این‌که این شرکت در بازارهای پرریسک پایه درج شده و قرار است سهام شرکت در این بازار مورد دادوستد قرار گیرد. این مسئله گویای آن است که شرکت دارای وضعیت چندان مناسبی برای فرابورس نیست. علت اصلی این اصرار را می‌توان در راستای تأمین مالی آن بیان کرد.

شرکت در سال گذشته تنها توانسته 17 میلیارد تومان تسهیلات دریافت کند و این در حالی است که به دلیل نداشتن سیستم حمل‌ونقل مناسب، انبار و فضای مناسب در تنگناست و در مقابل در املاک تجاری برای سفته‌بازی سرمایه‌گذاری کرده و هنوز در خصوص خرید تجهیزات، با وجود مشکلات زیاد، اقدام خاصی نکرده است.

بر همین اساس شرکت در نظر دارد از بورس برای تأمین مالی بهره ببرد. این کار ایرادی ندارد، اما ذکر این نکته ضروری است که تأمین مالی از بازار سرمایه زمان‌بر بوده و بسیار کند صورت می‌گیرد و شرکت همه‌ چیز را به این موضوعات پیوند زده و به همین دلیل دردسرهایش زیاد است. از طرف دیگر چرا شرکت مادر یا همان سهامدار عمده این شرکت کمک مالی زیادی به این شرکت نمی‌کند؟ ظاهراً سهامدار عمده این شرکت تلاش دارد تا از هیچ برای خود یک شرکت بزرگ بسازد. تلاش دارد تا شرکت خودانتظام بوده و از محل فعالیت خود درآمدزایی کند؛ غافل از اینکه اگر اتفاقی در عملکرد شرکت رخ ندهد، می‌توان شاهد آسیب‌های جدی به اقتصاد کشور و هدررفت منابع بود.

از طرف دیگر، این سامانه دارای مشکلات زیادی است. در ابتدای امسال چندین مورد اختلاف قیمت در این سامانه شناسایی شد. به عنوان نمونه در ابتدای تابستان امسال قیمت‌هایی که در این سامانه عرضه‌ شد با قیمت بازار اختلاف زیادی داشت و سبب نارضایتی مردم شد. علاوه بر این اغلب شاهد نبود کالا در این سامانه بودیم تا جایی که برخی از گمانه‌ها مبنی بر تعطیلی سایت بود. با این حال، شرکت همچنان وظیفه توزیع کالای تنطیم بازار را بر عهده دارد و سامانه‌ای که قرار بود باری از دوش مصرف‌کنندگان بردارد،‌ بر مشکلات آنها افزوده است.

چندی پیش اخباری مبنی بر تخریب صدها تن سیب‌زمینی در انبارهای بازرگام منتشر شد که در بازار تأثیر مخربی گذاشت. فساد این میزان از سیب‌زمینی در کشور عاملی شد تا این شرکت با انتقادات زیادی مواجه شود؛ چراکه شرکتی که کار به این بزرگی را در اختیار گرفته، دارای کمترین امکانات فیزیکی در این حوزه است.

به طور معمول در دنیا شرکت‌های بزرگی که وظیفه تحویل کالاهای مردم را دارند از خود دارای امکانات زیادی هستند. برای نمونه شرکتی مانند آمازون در هر کشوری که فعالیت می‌کند ابتدا تجهیزات مناسب را در آن کشور راه‌اندازی می‌کند، اما شرکتی مانند بازرگام که وظیفه تأمین کالای اساسی مردم را دارد، دارای کمترین امکانات لازم است. در مقابل این شرکت همه درآمد سال گذشته‌اش را در ملک سرمایه‌گذاری کرده تا بتواند بازدهی مناسبی از بازار ملک داشته باشد،‌ ولی  بر اساس صورت‌های مالی، در دو سال گذشته هیچ سرمایه‌گذاری خاصی روی خدمات حرفه‌ای و تجهیزات و تأمین آن انجام نداده است.

با اینکه این شرکت تجهیزات، تجربه و دانش کافی را در حوزه توزیع کالا ندارد و تنها در برخی مناطق به توزیع میوه پرداخته بود، دولت کار به این بزرگی را به آن سپرده و تمام تخم‌مرغ‌های تنظیم بازار را در یک سبد نه‌چندان مناسب گذاشته است. این اقدام قطعاً در آینده نزدیک با مشکلاتی مواجه خواهد شد و قطعاً حضور در بازار سرمایه نمی‌تواند برای این شرکت اعتباری به وجود بیاورد تا بتواند کار به این بزرگی را مدیریت کند. شاید ضروری باشد دولت نیز به مسئله تنظیم بازار نگاه حرفه‌ای‌تری داشته باشد و رانت را از این حوزه دور کند.